چه کار کنیم که در تور ازمیر خوش بگذرد
- سفر به ازمیر هیچوقت از خاطرتان نخواهد رفت.
- شاید بعد از این سفر به یک نویسنده لب آب نشین یا یک ترکیه گرد تبدیل شوید.
- بازار کمرالتی با اجناس برندهای ترکیهای و صنایع دستی زیر طاقیهای کهن تماشایی است.
- مسجد حصار که تاریخ معماری و کاربری آن به قرن شانزدهم میلادی برمیگردد و انسان را در خود غرق میکند.
- ازمیر شهر پرجنب و جوشی است که مردمانش شبیه شیرازیهای خودمان اهل شب گردی و دوستی هستند.
- پیاده روی در ستونهای سنگی این شهر حس عجیبی را منتقل میکند، مثل اینکه ناگهان کسی برایت شعر بخواند!
- دهکده شیرینچه محل زندگی یونانیان در ازمیر
برنامه سفر 5 روزه به ازمیر

5 عصر به وقت محلی ازمیر
29 اردیبهشت
روز اول سفر رو چند ساعتی در هتل استراحت کنید و شب بزنید بیرون به ازمیر گردی

اول صبح
30 اردیبهشت
روز دوم و شهر ساحلی فوجا- آفتاب بگیرید- فقط لذت ببرید.

10:30 قبل از ظهر
31 اردیبهشت
روز سوم رو بذاریم برای خرید! آپتیموم اوت لت ازمیر، فروم برنووا، ماوی باغچه و مرکز خرید وست پارک. اگر اهل بازارهای قدیمی هستید به کمرالتی سر بزنید.

صبح خروس خون
1 خرداد
فردا عصر پرواز دارید. بازدید از شهر رویایی چشمه، گشت شهری و دیدن موزه آتاتورک با مجسمههای شبیه به انسان، برگشت به هتل و استراحت

بعد از آخرین صبحانه ازمیری
2 خرداد
بار و بندیل را جمع کنید. از چند ساعت باقیمانده با پرسه زدن در شهر لذت ببرید. اگر هنوز کار تمام نشدهای در ازمیر دارید انجام دهید یا برای دیدار دوباره به خودتان وعده دهید.
چند لحظه پای داستان سفرم به ازمیر
ساعت شش صبح بود که هواپیمایم روی باند فرودگاه عدنان مندرس نشست. نسیمی لطیف و شور از سمت دریای اژه میوزید و من خسته اما هیجانزده، پا به شهری گذاشتم که از آن فقط نامی در ذهن داشتم: ازمیر. از فرودگاه که بیرون آمدم تاکسی گرفتم و راهی مرکز شهر شدم. از پنجره ماشین خیابانهایی را میدیدم که آرامش و زندگی در آنها موج میزد. اولین مقصد من میدان کوناک بود. برج ساعت با شکوهی خاص در دل میدان ایستاده بود و کبوترهایی بیهراس پرواز میکردند، گویی خوشامد میگفت. قدمزنان به سمت بازار قدیمی کمرالتی رفتم. بازاری پر از رنگ و زندگی؛ صدای فروشندههایی که چای میدادند. بوی ادویهجات مغازههایی با پارچههای رنگارنگ و جواهرات دستساز در جهانی دیگرم برد. پیرمردی لبخندزنان دعوتم کرد به نوشیدن یک فنجان چای سیاه ترک! نشستم و صحبت کردیم. از تاریخچه بازار برایم گفت. از روزهایی که ازمیر «سمیرنا» بود و یونانیها و ترکها در کنار هم زندگی میکردند. ناهار را در یک رستوران ساحلی خوردم؛ ماهی تازهی گریل شده با لیمو، سالاد مدیترانهای و نان گرم. ترکیب طعمها بینظیر بود. در همان حال که غذا میخوردم. منظره دریا و قایقهای کوچک ماهیگیری مقابلم مرا به یاد نقاشیهای سبک امپرسیونیسم میانداخت. بعد از ظهر راهی محله آلساک قدیمی شدم. کوچههای سنگفرششده، خانههایی با پنجرههای رنگی و کافههایی که بوی قهوهی ترک از آنها به مشام میرسید. در یکی از کافهها نشستم و با دختری به نام آیلین آشنا شدم. او طراح لباس بود و درباره زندگی در ازمیر با شور و افتخار حرف میزد. روز بعد با کشتی به جزیره کارابورون رفتم. دریای شفاف، صخرههایی زیبا و آرامشی بیمانند در انتظارم بود. حس میکردم به جایی پنهان و جادویی قدم گذاشتهام. شب زیر آسمان پرستاره در رستورانی کوچک و محلی، با صدای آرام موسیقی ترکی، شام خوردم و به لحظهای فکر کردم که تصمیم گرفتم تنها به این شهر سفر کنم. ازمیر برایم شهری شد پر از برخوردهای صمیمانه، خوراکیهای تازه، داستانهای فراموششده و صدایی از آینده. وقتی روز آخر از قلعه کادیفهکاله به منظرهی شهر نگاه میکردم فهمیدم چرا ازمیر را شهر لبخندها مینامند. چون دل آدمی را گرم میکند؛ بیآنکه بفهمی چطور.
غذاهای اصیل ازمیر؛ طعمی از تاریخ و دریا
ازمیرسومین شهر بزرگ ترکیه است. تنها به خاطر سواحل زیبا و خیابانهای پر جنبوجوشش معروف نیست، بلکه غذاهای بومی و محلیاش نیز دل هر گردشگری را میبرد. از ترکیب فرهنگ آناتولی، یونانی و عثمانی خوراکهایی خلق شدهاند که هم دلچسباند و هم سرشار از طعم و عطر زندگی! در ادامه با غذاهای ازمیری بیشتر آشنا میشویم.
- کوشباشی پیده- گوشت گوسفندی خردشده و آبدار خوابانده شده در ادویهجات محلی را کافی است به سایز کباب چنجه به سیخ بکشیم.
- ماهی تازه دریای اژه - این پیشنهاد مخصوص طرفداران غذاهایی دریایی است. باید ماهی خور باشید.
- مزههای ترکی قابل سرو کنار غذا بیشتر شامل ترکیب ماست، سیر یا بادمجان، گوجه خشک، زیتون، پنیر و فلفل قرمز آمیخته به روغن زیتون هستند.
- شکر پاره و شیر برنج سبک ترکی هم از همانهایی است که اول وقت باید بخرید چون زود تمام میشود .