میخواهم از قوه تخیلم استفاده کنم. با مهرآگین سیر تماس میگیرم و میروم اسپانیا! در فرودگاه بارسلونا با یک لته استارباکس سفرم رو در شهر معماری های عجیب و رقص فلامینگو شروع میکنم. تاکسی صدایم میزند و انگار که به رویاهایم پرت شده ام. اسپانیا رو دوست دارم و تور بارسلونا جزو برنامههای ثابتم بوده. مادرید رو باید ببینم؛ اما ترجیحم زمان بیشتر برای بازدید از بارسلوناست تا جاهای دیگر! راستی هر جوری شده خودم رو باید به جزایر قناری هم برسانم. لوکیشن هتلم نزدیک خیابان لارامبلا جایی مملو از هیاهو اسپنیش بود. اتاق جمع و جور با تصاویری از میهمانان هتل به در و دیوار و یک بالکن کوچک که تا کف خیابان دو متر فاصله داشت. یک دوش آب گرم، سامان دادن به محتویات چمدانم و قهوه ترک که همه جا محبوبم است اولین ساعات سفر به اسپانیا رو شروع کردم.
حوالی غروب بود. به پیشنهاد یکی از محلیها به ساحل بارسلونتا رفتم. هم یک سری آدمها بودند و هم نبودند. فقط باید همینجا باشید تا حس نشستن روی ماسههای وفادار به مدیترانه را لمس کنید. یک ساعت در خط ساحلی پیاده روی کردم و بعد در آخرین ساعات مشغول به کار بازار بوکریا کمی پرتقال و موز گرفتم. شبها باید میوه بخورم. شام هم از یک دکه تعدای کروکتاس گرفتم. به هتل برگشتم. بهتره روز اول سفر رو آرام و ممکن بگذرانیم. نسیم دلچسبی از لا به لای طرح پرده تور، هوای فروردین را یادآوری میکرد. خوشحالم از حالم. فردا باید به موزه پیکاسو بروم.
هیچ بهاری خزان نیست؛ جز بهار هنر و ادب! این جمله از پابلو پیکاسو آرتیست فول معروف اسپانیایی است. موزه پیکاسو قرارگاه آثار هنری اوست. قدم به قدم بازی رنگ و قلم روی بوم در اینجا احساس میشود. ساختمان موزه سبک و سیاق قرون وسطایی دارد و به نظرم خودش هم یک جور جاذبه گردشگری محسوب میشود. یکی از مشهورترین کارهای پیکاسو گورنیکا است. برای فهم آن باید ساعتها روی یک صندلی راحت نشست و فکر کرد. سه ساعت در موزه بودم. از اینجا که درآمدم یک فنجان نوشیدنی ماته (چای مخصوص حاوی کافئین) به سبک اسپانیولی در کافهای خیابانی نوشیدم. خب مقصد بعدی کجاست؟؟
بهار، پاییز و اوایل تابستان خوبترین تایم ممکن برای سفر و تور اسپانیا است. برای اطلاع از آخرین اخبار تورهای خارجی و متناسب با حساب بانکی شما با مهرآگین سیر در تماس باشید.