برای رفتن به ایتالیا به زمان و پول نیاز داشتم. اول باید سرمایه کافی برای دریافت ویزا شنگن را فراهم میکردم؛ مقداری دلار برای رزرو تور و بعد هم پکیجینگ وسایلم و رسیدن به رویای سفر! میخواستم سبک سفر کنم و بارم رو با تجربه در سفر سنگین کنم. بنابراین با یک کوله پشتی و دو سه تیکه لباس سبک و مهم و دیگر لوازم آماده شدم. مادرم گفت من فکر کردم ایتالیای تهران میخواهی بروی که اینقدر جمع و جور بار سفر بستی. قصدم تغییر در نگاه است. باید حقم رو از ایتالیا گردی بگیرم. به پیشنهاد یکی از دوستانم ویزا و بلیط رو به آژانس سپردم و اینکه کدام هتل بمانم را سپردم به آنچه سر راهم قرار خواهد گرفت.
برنامه تور ایتالیای من هفت روزه است. از سه شهر رم، فلورانس و میلان دیدن میکنم. هواپیمای ایرلاین پگاسوس در فرودگاه امام انتظار مسافرین پرواز PC125 را میکشید و بدون تاخیر روی صندلی با کمربند بسته آماده پرواز بودیم. 4 ساعت وقت داشتم در فرودگاه استانبول بگردم تا نوبت به آسمان رم برسد. کل فرودگاه را دور زدم و در آخر یک تکه بورک و قهوه سفارش دادم و یادداشت برداری از حال و احوالم کردم. خوشحالم! هر سفر روزنهای دیگر به زندگی است.
ساعت 8 به وقت محلی در فرودگاه لئوناردو داوینچی رم بودم. نمیدانم چقدر به چیزی که من تجربه کردم نزدیک هستید. اطراف برایم جدید بود. به قول دوستم علی باید خودت بری و ببینی تا بفهمی. تقریبا یک ساعت و نیم شد تا به متل کوچکم در مرکز شهر برسم. شبیه نقاشی و در و پنجره هتل شبیه کارتون بچه های مدرسه والت بود. سرویس کوچک اما تمیز بود. همین برایم کافی است، انتظاراتم را در این سفر برآورده میکند. فردا شد و به آبنمای تروی رفتم. با افراد بومی گپ زدم. از معاشرت با غریبهها لذت میبرم. یک پیتزا ایتیلی جذاب و تا جا داشت عکاسی کردم. به کاخ از هوش برنده دوریا پامفلی رفتم و فردا قرار است در کولوسئوم آمفی تئاتر 50 هزار نفره رومیان، روح یک گلادیاتور را درک کنم.
در روز سوم سفر هستم و با یک بلیط قطار 3 ساعته میلان بودم. یک راست به کلیسای جامع میلان رفتم( چون ددینش زمان بر بود و من خیلی وقت نداشتم). گالری ویتوریو امانوئل آدم را به دنیای مد و فرهنگ و هنر آن هم به شیوهای لوکس پرتاب میکند. در بازدید از سالن اپرای لا اسکالا با دانشجویی ایرانی آشنا شدم. شب مرا برای شام دعوت کرد و همانجا خوابیدم. دیگر لازم نبود امشب در میلان دنبال جای خواب بگردم. هم کلامی با یه همزبون تو جایی غیر از کشور خودت دلگرمت میکند.
شنیدم کلیسای سانتا ماریا دل فیوره یکی از بزرگ ترین بناهای گنبدی در جهان سات که از 600 سال تاریخ سخن میگوید. با اولین قطار صبح میلان به فلورانس راه افتادم. سه ساعت و نیم در راه بودم . از مسیر دشتزارهای توسکانی با صفهای مرتب سروهای بی مثالش در حیرتی توامان با سکوت مرا برده بود. بعد از دلربایی سانتا ماریا خودم را به میدان میکل آنژ رساندم. باید تا غروب برگردم. فرصتی نمانده. در روزهای پایانی سفرم به ایتالیا از خیابان و مراکز خرید و نحوه زندگی رومیان کسب تجربه کردم. آیا باز هم به ایتالیا میآیم؟ شاید برای تحصیل در رشته معماری یا یک پیزاریا در ناپلس که هنوز ندیدمش بزنم. نمیدانم. قلبم میگوید دوباره خواهم آمد.
هوای معتدل و دل انگیز بهار پای سفرهای اروپایی است. برداشت انگور و زیتون در ایالت توسکانی با این فصل همراه است، تصور انگور چینی در این باغات و صرف شام زیر لامپهای آویز شده از درخت دلیل کافی برای رزرو تور ایتالیا است! برای اطلاعات بیشتر از سفرهای خارجی و فرصت تماشای دیدنیهای رم و فلورانس با مهرآگین سیر در تماس باشید.